رحیمپور ازغدی: در همه جای دنیا پلیس میکشد اما در اغتشاشات ایران ۱۴۰ مامور را کشتند / فقط جامعه غیر دینی با دیکتاتوری قابل اداره است / ماجرای نجات آخوند ساواکی توسط رهبری
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۹۲۳۵۴
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: در هیچ کجای دنیا مسئله کشتن، درگیری، اغتشاش و شکستن چهارچوب قانون را نمیپذیرند؛ اما من شنیدم که حدود ۱۴۰ نفر از نیرویهای تامین کننده امنیت به شهادت رسیده اند،
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، رحیم پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی که از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم قضایی برگزار شد، امنیت را مرز بین اعتراض و اغتشاش دانست و گفت: اگر یک نظام سیاسی از بعد مفهومی حق اعتراض را به روش قانونی و مشروع تعریف نکند و به لحاظ اجرایی آن را تضمین نکند دشمن آن را تعریف میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با طرح این سوال که چه باید بکنیم که به هر معترضی نگوییم اغتشاشگر و از طرفی به نام اعتراض، اغتشاش، جنایت، قتل، ارعاب، ترور و وحشت ایجاد نشود؟ افزود: در نگاه اسلامی اعتراض نه تنها یک حق بلکه یک وظیفه است مثلا امر به معروف و نهی از منکر یک واجب شرعی محسوب میشود و هم حکومت و هم مردم باید به این واجب شرعی عمل کنند.
رحیم پور با بیان اینکه اگر ثابت شود که یک حکومتی فاسد است همه باید علیه آن قیام کنند و انقلاب اسلامی از این حیث علیه رژیم دین ستیز، غارتگر، ظالم و دست نشانده شاهنشاهی شکل گرفت، چون این نظام اصلاح پذیر نبود، اظهار کرد: در هیچ کشوری مسئولین از بین مخالفین قانون اساسی آن کشور انتخاب نمیشوند و این خط قرمز است. در هیچ کشوری اعم از لیبرالیستی و مارکسیستی اجازه نمیدهند کسی وارد سیستم حکومتی شود و از امکانات، قوانین، آزادیها و انتخاباتی برای براندازی آن حکومت استفاده کند.
وی با اشاره به اینکه هیچ رژیمی در دنیا جز جمهوری اسلامی با رفراندوم روی کار نیامده، تصریح کرد: برخی از کشورها مثل انگلیس قانون اساسی ندارند و در آمریکا نیز هیچ گاه قانون اساسی را به رفراندوم نگذاشته اند.
رحیم پور ازغدی بیان کرد: عیبی ندارد کسی بگوید من احکام اسلامی را قبول ندارم و آنها را ظالمانه میدانم ما باید کرسی آزاداندیشی برگزار کنیم تا این فرد حرف خودش را بزند و ادله ما را هم بشنود و در آخر هم نباید او را مجبور کنیم که حرف ما را بپذیرد. هر کسی در بیان عقیده خود آزاد است، اما نباید اقدام اجتماعی صورت بگیرد، چون در عرصه عمومی حقوق اجتماعی مطرح است و کسی نباید حقوق اجتماعی را نقض کند.
وی افزود: در تمام دنیا قوانین پوشش وجود دارد؛ مثلا در هلند با وجود اینکه شرم اخلاقی و احکام دینی مسیحی مطرح نیست؛ اما خانم ایرانی که اخیرا در این کشور لخت شده بود توسط پلیس دستگیر و زندانی شد.
رحیم پور ازغدی با بیان اینکه بنده ۱۵ سال پیش پیشنهاد ایجاد خانه ملی گفتگوی آزاد را در شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کردم و تصویب هم شد، اظهار کرد: اعتراض یک حق شرعی و قانونی است منتهی در مورد اجرای این قانون کوتاهی شده است.
وی افزود: اغتشاشات اخیر به بهانه حجاب انجام شد؛ اما در ایام شاهدیم که تعداد افرادی که کشف حجاب میکنند کاهش یافته و این نشان میدهد که قضیه بیش از اینکه واقعی باشد متاثر از تحریک فضای مجازی و ایجاد درگیری بوده است. در فضای مجازی هر روز نظام سرنگون میشود و همه مسئولان فاسد و خربکار نشان داده میشوند، اما وقتی در مراسم تشیع شهید سلیمانی و یا شهدای اخیر مشهد شرکت میکنیم جمعیت به گونهای است که با صحنههایی مانند صحنههای اول انقلاب روبرو میشویم.
رحیم پور ازغدی با بیان اینکه یکی از نقاط ضعف ما این است که قانون اعتراضات قانونی را اجرا نمیکنیم، تصریح کرد: در زمان انقلاب امام و رهبری هیچ گاه آتش زدن جایی را تایید نکردند و حتی امام گفت کسانی که این کارها را میکنند نفوذیهای حکومت هستند.
وی بیان کرد: رهبر معظم انقلاب بعد از اینکه از تبعید برگشتند سه چهار ماه آخر مبارزات علیه رژیم طاغوت را در مشهد رهبری میکردند. ایشان چند بار تاکید کردند که به هیچ وجه به ساختمانهای دولتی حمله نشود. مثلا در جریان حمله عوامل یک آخوند ساواکی به بیمارستان امام رضا چند نوزاد و یک پرستار کشته شدند که در پی این حادثه مردم آن آخوند ساواکی را گرفته بودند و خطر آسیب رسیدن به او وجود داشت به همین دلیل هم آنجا رهبری بالای خودروی آن آخوند رفت و گفت مسئولیت تظاهراتها با من است و کسی حق ندارد کسی را بکشد و به کسی صدمه بزند و اینگونه آن آخوند را از بین جمعیت خارج کرد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه هدف اغتشاش خدمت و همراهی با دشمن و هرج و مرج است، گفت: گروههای تجزیه طلب در کردستان و سیستان در اول انقلاب هم بودند و همین جنایتها را که امروز شاهد بودیم مرتکب میشدند.
رحیم پور ازغدی افزود: رئیس جمهور آمریکا چند روز قبل از فوت خانم مهسا امینی در بحرین گفت من به خاطر ایران به اینجا آمده ام و در آمریکا هم گفت ما ایران را آزاد میکنیم و این بدان معناست که ما دوباره برمی گردیم و ایرانیها را نوکر خودمان میکنیم، چون زمان شاه آزاد بودند.
وی با بیان اینکه اگر فضای گفتگو شکل نگیرد و همه حرفها گفته و شنیده نشود از دل آن بحران و خشونت و سوء استفاده دشمن بیرون میآید و هیزم آتش برای دشمن درست میکنیم، تصریح کرد: تصویری ساخته شده مبنی بر اینکه در غرب و لیبرال دموکراسی قوانین و مرز عدالت و بی عدالتی و حقوق فردی و اجتماعی مشخص و به روز هستند، اما همه اینها از راه دور و هالیوودی است. مثلا افتخار میکنند که انگلستان قانون اساسی ندارد و بعد مدعی اند که پدران دموکراسی، مشروعیت و مدرنیته سیاسی هستند.
عضو شورای انقلاب فرهنگی گفت: شاه و ملکه انگلیس این اختیار را دارند که نخست وزیر کانادا، استرالیا، نیوزلند و چند کشور دیگر را عزل کنند و یا پارلمان این کشورها را منحل کنند؛ یعنی آنها مامور و خادم شاه و ملکه انگلیس هستند؛ اما ما چنین اختیاراتی در قانون اساسی برای، ولی فقیه نداریم. فرمان جنگ و صلح با ملکه انگلیس بوده و او همین چند وقت پیش پارلمان انگلیس را منحل کرد و یا میتواند تمام قوانین مجلس و دولت را وتو کند و این کاری است که صدها مثل شورای نگهبان ما نمیتوانند آن را انجام دهند.
وی با بیان اینکه یک سوم کشورهای جهان تحت سلطه قوانین آنگلوساکسون انگلیس هستند و ایران تنها کشوری است که بعد از جنگ جهانی دوم از تحت سلطه آنها خارج شده و امروز نیز کل منطقه دارد از کنترل آنها خارج میشود؛ مثلا اخیرا کنترل راه آهن اسرائیل با یک حمله هکری از دست رژیم صهیونیستی خارج شد و برای رفع این حمله هکری از متخصصان آمریکایی و دیگر کشورها استفاده کردند.
رحیم پور ازغدی افزود: وقتی از انگلیسیها میپرسیم که چه استدلالی برای نظام حقوقی خود دارند میگویند ما اصلا ادعا نکرده ایم که یک نظام حقوقی معقول، عقلی، نقلی یا دینی و غیردینی داریم. نظام حقوقی ما محصول سنتهای تاریخی قبائل خودمان است و ما به هیچ قانونی احترام نمیگذاریم، ولی همه باید به این قانون احترام بگذارند؛ مثلا وقتی نوه ملکه انگلیس به دنیا آمد مراسمی که اجرا شد مربوط به ۶۰۰ سال پیش بوده و این در حالی است که این مراسمها آن زمان عادی بوده، ولی آن مسخره است.
وی با بیان اینکه انگلیسیها چند قرن است در مقابل هر گونه اجتهاد و نواندیشی برای پذیرش حقوق خارجی و تدوین وسیع قانون مقاومت کرده اند، تصریح کرد: در انگلیس اصلا چیزی به نام قانون مدون، یکپارچه و سراسری وجود نداردو بعد به خودشان میگویند جمهوری، شما جمهوری نیستید سلطنتی هستید.
رحیم پور اظهار کرد: در کشورهای اروپایی و آمریکا اگر ببینند کسی خطر دارد اصلا اجازه نمیدهند نفس بکشد. ضمن اینکه اعتراضات در این کشورها خودجوش است و کشوری از بیرون این اعتراضات را هدایت نمیکند؛ اما در ایران تا یک زمینه داخلی ایجاد میشود از بیرون سلاح میفرستند و با فضاسازی دروغ میگویند و درست مانند یک هشت پا عمل میکنند. با این اوصاف اگر این فضاسازیها نباشد مسائل به سادگی حل میشوند.
وی افزود: اگر ارتباط ما با مردم آمریکا برقرار شود و آنها بدانند که ما چه میگوییم و چه حکومتی دارند آنها قبل از ما مرگ بر آمریکا میگویند و قبل از ما پرچم شان را آتش میزنند. البته تاکنون فقط در ایران پرچم آمریکا را آتش میزنند و امروز در ۱۱۰ کشور دنیا پرچم این کشور را به آتش میکشند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: قانون کرسیهای آزاداندیشی ۱۵ سال پیش مصوب شده، اما این قانون در دانشگاه، حوزه و وزارتخانهها درست اجرا نمیشود، چون قرار بود این قانون در همه جا اجرا شود و همه بیایند در مورد مسائل مختلف انتقاد و پیشنهاد کنند و این مقداری نیازمند شعور و رشد اجتماعی است.
وی با بیان اینکه جامعه دینی با دیکتاتوری قابل اداره نیست و فقط جامعه غیردینی با دیکتاتوری قابل اداره است، چون دین ضوابط دارد و هر جا که ضابطه باشد دیکتاتوری نامشروع است، تصریح کرد: کل انگلیس و مستعمرات تا همین الان جز ملک شخصی ملکه به شمار میروند بعد BBC و ایران اینترنشنال را در جهت اهداف خود ایجاد میکنند.
رحیم پور ازغدی بیان کرد: انگیسیها به مهاجرین به عنوان شهروند درجه ۲ نگاه میکنند؛ البته در مورد شاه ایران با وجود اینکه او همواره نوکری انگلیسیها را میکرد، اما بعد از خروجش از کشور او را به خاک این کشور راه ندادند و آمریکا هم شاه را بیرون کرد و این در حالی است که در اسلام اگر کافری با مسلمانان جنگیده باشد، ولی یک کشور اسلامی به او پناه داده باشد اگر قانون را رعایت کند کسی حق تعرض به او را ندارد و اگر کسی به تعهدی که داده عمل نکند جهنمی است.
وی با بیان اینکه در نظام فکری و اعتقادی ما مسئله اعتراض و انتقاد و حتی حد و حدود مشرک و کافر جزو مسلمات هستند، افزود: در هیچ کجای دنیا مسئله کشتن، درگیری، اغتشاش و شکستن چهارچوب قانون را نمیپذیرند؛ اما من شنیدم که حدود ۱۴۰ نفر از نیرویهای تامین کننده امنیت به شهادت رسیده اند، چون آنها با پینت بال در مقابل اغتشاشگران ایستادند و اغتشاشگران سلاح و چاقو داشتند. با این اوصاف در هیچ کجای دنیا این همه نیروی پلیس کشته نمیشود، چون پلیس فقط میکشد و کشته نمیشود. البته در جریان اغتشاشات اخیر کسانی هم که به طور اجتناب ناپذیر و اتفاقی کشته شهید شده اند گفته شده به عنوان شهید محسوب شوند.
رحیم پور ازغدی با تاکید بر اینکه اگر لازم باشد باید اصلاحاتی در شیوه مدیریت انتقاد و اعتراض از سوی مجلس، قوه قضائیه و دولت صورت بگیرد، تصریح کرد: هر کسی بگوید قانون اساسی و دین شما را قبول ندارم حق دارد در آزادی کامل کرسی آزاداندیشی برگزار کند و کسی حق تعقیب او را ندارد به گونهای که اینطور نباشد حق آزادی بیان داشته باشیم، ولی آزادی بعد از بیان نباشد.
وی با بیان اینکه بنده خودم هم به مسائل مختلفی اعتراض دارم اظهار کرد: در هر شهری باید خانه گفتگوی آزاد وجود داشته باشد و حکومت امنیت آن را تامین کند مگر در مورد افرادی که تهمت بزنند و دروغ بگویند. اگر بستر گفتگو ایجاد شود که تاکید قانون و اسلام است افراد بی گناه درگیر اغتشاشات نمیشوند.
رحیم پور ازغدی با بیان اینکه بالای ۹۰ درصد اعتراضات به خاطر مسائل اقتصادی و مدیریتی است، تصریح کرد: مسائل اقتصادی به مردم فشار میآورد و از طرفی اگر مسئولان دروغ بگویند معلوم است که مردم عصبانی میشوند. امام بارها به مسئولان گفت از آمریکا نترسید از خودتان بترسید، چون فقط خودتان میتوانید خودتان را شکست دهید. اگر بین حکومت و مردم فاصله بیفتد و مردم احساس کنند که حکومت جز آنها نیست دیگر کار تمام است و اول پیش خدا و بعد پیش خلق ساقط میشوبم و دیگر به دشمن خارجی هم نیاز نیست.
وی افزود: اگر امروز جمهوری اسلامی سقوط نمیکند فقط به خاطر مردم و پایگاه مردمی آن است به گونهای که اگر بخش مهمی از مردم نبودند تاکنون جمهوری اسلامی صد کفن پوسانده بود. همین اتفاقاتی که در چند وقت اخیر شاهد آنها بودیم ۱۰۰ برابر کودتای ۲۸ مرداد بوده است و این کارهایی که در این ۴۰ سال اتفاق بوده میتوانست ۱۰۰ تا حکومت را سرنگون کنند، چون حکومتها مردمی نیستند، اما اینجا مردم هم منتقدند و هم پای حکومت هستند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اغتشاشات ملکه انگلیس دانشگاه علوم قضایی بسیج دانشجویی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی رحیم پور ازغدی ملکه انگلیس قانون اساسی کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۲۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از ادعای شکنجه تا پیامهای لحظه آخری نیکا به مادرش
بررسی پرونده نیکا شاکرمی، توسط مراجع ذیصلاح قانونی، مشخص کرده است، مرگ او ارتباطی با اغتشاشات نداشته و صرفا نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوک در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از میزان، چهار روز بعد از فوت مهسا امینی، در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ و با شروع اغتشاشات در ایران، خبرهای جدیدی در مورد فردی به نام «نیکا شاکرمی» به عنوان کشته اغتشاشات، بازخوردهای بسیاری در بین افکار عمومی و شبکههای اجتماعی داشت.
نیکا شاکرمی دختر ۱۶ سالهای بود، که در روزهای ابتدایی اغتشاشات ۱۴۰۱، با سقوط از ساختمانی در تهران فوت کرد و این همزمانی باعث سوءاستفاده رسانههای معاند و انتشار شایعه کشتن او توسط نیروهای امنیتی در فضای مجازی و رسانههای بیگانه شد.
پرونده نیکا شاکرمی از بحثبرانگیزترین پروندههای قضایی مربوط به اغتشاشات گذشته بود. پرونده ویژهای که حتی شبکه خبری سیانان به عنوان یکی از شبکههای صاحب نام آمریکایی نیز آن را سوژه گزارشهای خود کرده بود.
نیکا شاکرمی؛ یکی از اولین گزینههای پروژه کشتهسازی«کشتهسازی»، پروژهای قدیمی، اما همیشه در دسترس برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران است که در مقاطع مختلف پس از انقلاب اسلامی با ایجاد هر آشوبی در کشور، به ابزاری برای اجرای نقشههای شوم دشمنان تبدیل شده است که البته در هر مرتبه، پروژه آنها رسوا میشود.
پس از ایجاد ناآرامیها و اغتشاشات خیابانی ۱۴۰۱، در شهرهای مختلف ایران، پروژه کشتهسازی باز هم به راه افتاد و رسانههای ضد انقلاب، به صورت روزانه با طرح اسامی مختلف و در شهرهای مختلف ادعا میکردند که این افراد با شلیک مستقیم گلوله یا ضرب و شتم و یا در بازداشت و تحت شکنجه، توسط ماموران امنیتی و انتظامی کشته شدند، در حالی که بعد از بررسی پرونده فوت تک تک این افراد توسط مراجع قضایی مشخص شد، که این افراد با استناد به مدارک مستدل و متقن موجود به دلایل دیگری جان خود را از دست داده بودند.
خبر درگذشت نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۶ ساله و اهل خرمآباد استان لرستان که در تهران زندگی میکرد، همزمان با اغتشاشات، فرصتی مناسب برای جریان ضد انقلاب، جهت قرار دادن نامی جدید در پروژه کشتهسازیها بود. با انتشار این خبر، تحت این عنوان که نیکا به دلیل حضور در اعتراضات خیابانی توسط نیروهای امنیتی دستگیر و کشته شده است، پروژه جدید تخریب اذهان عمومی آغاز شد.
نیکا شاکرمی، از اولین افرادی بود که ضد انقلاب، از طریق پروژه کشتهسازی، فوت او را به پای نظام نوشتند. شبکه سیانان همگام با جریان رسانهای غرب و با انتشار دو فیلم، مدعی شد که نیکا شاکرمی در اغتشاشات بازداشت شده است. در حالی که طبق بررسی موضوع بعد از وقوع حادثه، از سوی مرجع قضایی و اسناد و مدارکی که در این زمینه جمعآوری شد، مشخص شد که این ادعا دروغی بیش نبوده است.
شرح پرونده نیکا شاکرمی توسط دادسرای جرایم جنایی تهراندر تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، پیدا شدن پیکر دختری نوجوان، در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافینژاد تهران، به پلیس گزارش داده شد. طبق مشاهدات، این دختر بر اثر سقوط از پشتبام فوت کرده و کولهپشتی و گوشی موبایل او، روی سکوی پشتبام خانه چهارطبقه مجاور قرار داشت.
بعد از ورود دستگاه قضایی به موضوع، جهت مشخص شدن علت مرگ نیکا شاکرمی و بررسی پرونده در دادسرا، محمد جواد شفیعی، سرپرست دادسرای جنایی استان تهران، در آبان ۱۴۰۱، درباره جزئیات این پرونده توضیحاتی ارائه داد و گفت: ساعت ۷:۳۰ روز چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیراکرم متوجه جسد زن جوانی در حیاط منزل خود میشوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع میدهند. در پی آن اکیپهای تخصصی صحنه به محل اعزام و متوجه میشوند این خانم از ساختمان مجاور به حیاط این منزل پرتاب شده است.
در آزمایشهای کالبد شکافی و معاینه جسد، آثار شکستگیهای متعدد در ناحیه سر، لگن، اندامهای فوقانی و تحتانی، دست و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان میدهد فرد از بلندی به پایین پرتاپ شده است و هیچ گونه آثار گلوله در بدن مرحومه کشف نشد.
در جریان بررسیها در دادسرای جرائم جنایی تهران، جهت بررسی علت فوت نیکا شاکرمی، فیلمی از ۷ ساعت قبل از پیدا شدن جسد نیکا منتشر میشود که نشان میدهد او در حال گفتگو با موبایل به خانه نیمه کارهای در مجاورت کوچه پشتی خانه خالهاش رفته تا اینکه صبح روز بعد جنازهاش در حیاط خانه مشرف به بالکن خانه نیمهکاره پیدا شده است. همچنین، با بررسی دوربینهای مداربسته مشخص شد که نیکا با فردی در ساختمان نیز ارتباط نداشته است و کسی هم او را تعقیب نمیکرده است.
در همین رابطه، میتوانید فیلم ورود نیکا شاکرمی به خانه نیمهکاره را مشاهده کنید:
به گفته بازپرس پرونده، در پشت بام ساختمانی که جسد نیکا شاکرمی کشف شد، فیلترهای سیگار و کیف او پیدا شد که داخل کیف: حوله، عینک شنا و سیگار وجود داشت. همچنین گوشی همراه او نیز در محل پیدا شد که در حالت هواپیما قرار داشت و در حال پخش موسیقی بود.
ادعاهای متناقض خانواده نیکا شاکرمییکی از دوستان نیکا درباره صحبتهای خاله نیکا با رسانههای خارجی، مطالب قابل تأملی را مطرح کرد. طبق اظهارات یکی از دوستان نیکا، آتش شاکرمی از ادعای کشته شدن نیکا در بیبیسی خوشحال بود و میگفت: خوب شد که این خبر به گوش همه رسید وگرنه مردم خرم آباد میگفتند نیکا دختری خیابانی بوده و در نهایت خودکشی کرده است!
یکی از ادعاهای دیگری که خاله نیکا در گفتگو با بیبیسی و در جریان بازجویی خود مطرح کرد، این بود که: چند روز بعد از مفقودی نیکا، شخصی از طرف یکی از دوستانش با او تماس میگیرد و ادعا میکند که خانوادهاش از مسئولین رده بالای سپاه هستند و نیکا در بازداشت سپاه بوده، از او بازجویی شده و برایش پرونده تشکیل شده و یکی دو روز اخیر به اوین منتقل شده است. در حالی که، بازپرس شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، در رابطه با این ادعای خاله نیکا گفت: فرد مورد نظر احضار شد و صراحتاً حرفهای خاله نیکا را انکار کرد.
طبق گفته بازپرس دادسرای امور جنایی تهران، مادر نیکا شاکرمی در جریان بازپرسی اعلام کرده بود که با دخترش زندگی میکرده، اما با انجام تحقیقات، مشخص شد نیکا چندین ماه بود که با خاله خود و جدا از مادر زندگی میکرده است.
اما نکته قابل توجه این است که در بررسی مکالمه پیامکی مادر نیکا با دخترش مشخص شد که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادرش از ساعت ۲۱:۲۶ تا ۲۳:۰۵ شب بیست و نهم شهریور و بدون پاسخ گذاشتن پیامها از طرف نیکا، سرانجام در ساعت ۰۴:۵۷ بامداد سیام شهریور، ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد نیکا توسط ساکنین محل، نیکا در یک پیام خطاب به مادرش مینویسد: «تقصیر هیچکس نبود.»
اما نکته قابل توجه این است که در بررسی مکالمه پیامکی مادر نیکا با دخترش مشخص شد که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادرش از ساعت ۲۱:۲۶ تا ۲۳:۰۵ شب بیست و نهم شهریور و بدون پاسخ گذاشتن پیامها از طرف نیکا، سرانجام در ساعت ۰۴:۵۷ بامداد سیام شهریور، ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد نیکا توسط ساکنین محل، نیکا در یک پیام خطاب به مادرش مینویسد: «تقصیر هیچکس نبود.»
مادر نیکا ساعت ۱۹:۰۹ دقیقه، سی و یکم شهریور یعنی یک روز پس از حادثه مجدداً به دخترش پیام میدهد و از او میخواهد به خانه برگردد، مادر با بیان این جمله که زندگیت را تباه نکن به نیکا پیشنهاد میدهد، یک ماه در بیمارستان بستری شود تا مسئله حل شود و میگوید: «تا یک ماه آینده خانه را به تهران میآورم.»
خاله نیکا نیز در ۳۱ شهریور طی پیامی که نشان از نگرانی احتمالی او درباره خودکشی نیکا دارد به او میگوید: «نیکا عزیزم، نذار اشتباهات بقیه باعث بشن تو به خودت آسیب بزنی»
این پیامها، حاکی از وجود اختلافات نیکا با خواندهاش و وضعیت ناپایدار سلامت روحی و روانی او بود. علاوه بر آن، پیامهای رد و بدل شده بین نیکا و مادر و خالهاش با اظهارات خاله و دوستان نیکا، در تعارض است و حاکی از واقعیتی است که با روایت دروغ شبکههای معاند فاصله فراوانی دارد.
در ادامه اظهارات متناقض خانواده نیکا، میتوان به ادعای خاله او اشاره کرد که، گفته بود فردای مفقودی نیکا اعلام مفقودی کردند در حالی که طبق گفته خانواده نیکا، آنها در تاریخ ۷ مهرماه اعلام مفقودی او را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ ۹ مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده میشود. یعنی خانواده نیکا شاکرمی، برخلاف گفته آتش شاکرمی، نه تنها فردای آن روز که بعد از یک هفته اعلام مفقودی کردند.
علت فاصله زمانی مرگ نیکا تا تحویل جسد به خانواده شاکرمیخانواده نیکا در تاریخ ۷ مهرماه یعنی ۹ روز بعد از مفقودی، اعلام مفقودی فرزند خود را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ ۹ مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده شد. اما علت این فاصله زمانی به این خاطر بود که، بعد از کشف جسد، پیکر او به پزشکی قانونی منتقل شده بود و با توجه به اینکه مرحومه سابقهای نداشته، با انگشتنگاری اطلاعاتی در خصوص هویت او به دست نیامد.
شاهد بر این موضوع این است که در نامهای که از طرف سازمان بهشت زهرا (س) خطاب به کلانتری برای انتقال جسد متوفی به سالن تشریح نگاشته شده برای مرحومه نیکا شاکرمی عنوان «زن ناشناس» به کار برده شده، که این موضوع نشان میدهد هویت او بعد از کشف جسد، ناشناس بوده و مدارک هویتی نیز همراه او نبوده است.
همچنین در دستور قضایی که برای انتقال جسد نیکا از بیمارستان به پزشکی قانونی از سوی افسر تحقیق پلیس، صادر شده نیز هویت نیکا شاکرمی، تحت عنوان «مجهولالهویه» ذکر شده است.
با توجه به این مدارک، دلیل علت فاصله زمانی بین مرگ نیکا و تحویل جسد او به خانواده؛ ناشناس بودن جسد و تأخیر خانواده نیکا برای اعلام مفقودی، بوده است.
در مورد دفن نیکا هم شایعاتی توسط رسانههای بیگانه، مطرح شد و ادعا شد که اجازه خاکسپاری نیکا شاکرمی، در خرم آباد داده نشده است.
اما دایی مادر نیکا در توضیح دلیل دفن نیکا در روستای حیاتالغیب گفت: «ما در ابتدا در این باره با دو نظر در فامیل مواجه بودیم، فامیل پدر مرحوم نیکا بر خاکسپاری او در جوار پدرش تأکید داشتند، ما هم با این موضوع موافق بودیم. اما مادرش در ابتدا مخالف بود که بعد از صحبتهایی که کردیم، با توجه به فراخوانهایی که شده بود و احتمال میدادیم برخی بخواهند در مراسم شلوغ کنند و جان مردم دیگری به خطر بیافتد، یعنی همان جریانی که میتواند قاتل نیکا باشد در تهران، ممکن است بیاید و در این مراسم هم اغتشاشی را ایجاد کند و حتی باز هم کشتهسازی کند، تصمیم بر خاکسپاری او در روستای پدری با حضور اقوام درجه یک گرفتیم.»
دلایل تقویت فرضیه خودکشی نیکا شاکرمیهمانطور که بیان شد، با بررسیهای انجام شده، مشخص شد که نیکا به دلیل سقوط از بالای ساختمان فوت کرد، اما اینکه نیکا به چه دلیلی از ساختمان پرت شد نامشخص ماند. یکی از فرضیههای مطرح شده، فرضیه خودکشی نیکاست. علاوه بر مکالمات نیکا با مادرش، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولاً برای خودکشی استفاده میشود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد. همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز این موضوع تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع به عنوان مطمئنترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص شد.
نیکا به یکی از دوستانش که تصمیم به خودکشی داشت گفته بود: تنها راه مطمئن خودکشی، سقوط از ارتفاع است که قطعاً کشنده است.
نهایتاً، بررسی پرونده نیکا شاکرمی، نشان میدهد مرگ او نه به اغتشاشات ربط داشته و نه توسط نیروهای امنیتی انجام شده، اما رسانههای معااند با اتکا به اظهارات متناقض خانواده او و ادعاهای دروغین خود، اقدام به انتشار دادههای غلط درباره مرگ نیکا کردند و حتی بعد از مشخص شدن ابهامات نیز دست از ادعاهای خود نکشیدند.
گزارشهای غیرمستند رسانههای خارجی در مورد مرگ نیکا شاکرمیعملیات روانی از مهمترین ابزار دشمنان در تحلیل و تبیین جنگ ترکیبی علیه ایران اسلامی است. عملیاتی که رفتهرفته پیچیدهتر نیز میشود. جنگ تبلیغاتی علیه ایران توسط رسانههایی مانند: بیبیسی فارسی، اینترنشنال، صدای آمریکا، فاکس نیوز، سی ان ان و… سازماندهی میشود.
در اغتشاشات ۱۴۰۱، سیانان به عنوان یکی از بازوهای رسانهای دشمن، برای نشر اخبار کذب درباره ایران تبدیل شد. در این پروژه، سیانان به عنوان یک رسانه انگلیسی زبان به ظاهر معتبر، به انتشار گزارشهایی علیه ایران پرداخت.
تا پیش از این، رسانههای سرشناس آمریکایی در جنگ روانی علیه ایران، برای حفظ اعتبار خود، سعی داشتند فیک نیوزها، جعلیات، اخبار کذب و چرندیات خود در مورد ایران را از طریق رسانههای زرد وابسته به خود مانند: شبکههای منوتو، اینترنشنال، آمدنیوز و در مواردی بیبیسی فارسی، به اذهان و افکار مخاطبان خود برساند، اما در مورد وقایع سال گذشته ایران، به دلیلی بیاعتباری و بیحیثیتی این شبکهها، رسانه ظاهراً معتبری مانند سیانان هم وارد این بازی شد و شروع به نشر اخبار واهی درباره اغتشاشات ایران کرد.
سیانان در این پروژه، برای اعتباربخشی به گزارش خود به سراغ افرادی با هویت مشخص رفت. از جمله این افراد نیکا شاکرمی بود. پروژهای که با توسل به قدرت فضای مجازی و خلاءهای قانونی به شکل وسیع تری گسترش پیدا کرد.
سیانان در گزارش خود برای اثبات بازداشت نیکا شاکرمی استنادات عجیبی آورده بود؛ مثلاً حضور نیکا شاکرمی در اغتشاشات را دلیلی بر بازداشتش مطرح کرد در صورتی که موضوع حضور نیکا در اغتشاشات و دستگیری او از سوی مادر و خاله وی مطرح شده بود و شاهدی بر این ادعا که نیکا دستگیر شده است، وجود ندارد.
همچنین سیانان مدعی شده بود که نیکا در ساعت ۲۰:۳۷ دقیقه دستگیر و بازداشت شده بود و تلفن همراه وی از دسترس خارج شد؛ در حالی که این ادعا، حتی تماسهای نیکا با خانواده و اطرافیانش بعد از این ساعت در بین ساعت ۱۱:۳۰ الی ۱۱:۴۰ که از سوی مادر نیکا نیز تأیید شده است را نادیده گرفته بود.
بررسی گزارشهای سیانان نشان میدهد که ظاهراً این رسانه خود را «مرجع» میداند و ادعاهایی که از سوی رسانهها و منابع نامعتبر مطرح شده را، «تأیید» میکند.
این جریان نشان میدهد که پروژه تهدید امنیت روانی و فیزیکی مردم ایران به قدری برای دشمنان ایران مهم است که ترسی از خدشه حیثیت و اعتبار رسانههای جریان اصلی خود ندارند و این امر در مورد ادعای سیانان، در ماجرای «نیکا شاکرمی» نیز مشاهده شده است.
ژیار گل، گزارشگر بیبیسی فارسی نیز در یک گاف بزرگ، درباره فوت نیکا شاکرمی به پیدا شدن پیکر او در کهریزک اشاره میکند و با تأکید میگوید: چرا جنازه او را به کهریزک بردند و در واقع این موضوع را یکی از نشانههای جنایت علیه او معرفی میکند!
در حالی که، ظاهراً نمیدانست، مرکز تشخیص و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک قرار دارد و افراد برای پیدا کردن اجساد مفقودشده باید به آنجا مراجعه کنند!
بیبیسی فارسی نیز، بدون هیچ سندی و صرفاً بر اساس شنیدهها، مدعی شده بود که نیکا در تجمع ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ مفقود شده و پس از ۱۱ روز جسد او به خانواده تحویل داده شده است.
در نهایت، با بررسی پرونده نیکا شاکرمی توسط مراجع ذی صلاح، مشخص شد که مرگ او نه تنها توسط نیروهای امنیتی انجام نشده، بلکه ارتباطی نیز با اغتشاشات نداشته و صرفاً نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوکش، در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفت.
کد خبر 749464